...
در ازل پــرتـو حـسـنـت،ز تجـلی دم زد
عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد
...
اینجا نشسته ام،خیره به پرگار زمان،آنجا که نقطه ی ثقلِ دوران می باشد،جایی فارغ از بیگانه!
بی باک و بی پروا نامه ی سیاه اعمالم را به نظاره می نشینم، هَرَجی بر من نیست زمانی که
معجزه ی محمدی شفیع روز جزایم است.
چه تقلّایی در ذهنم موج می زند،گویی توانِ آشکار ساختن حقیقت تلخ وجودم را ندارد.
با همه ی هست و نیستش بر برهم زدن صدق صداقتم کمر بسته است،اما...
دلم،دلی که سوگوار پیکر ناب خلقتم گشته،خود را به آب و آتش میزند و ملتمسانه چنین طلب می کند:
-یک دم مرا از خلوتم بیرون مَکِش!
چه هیاهوی غریبیست،تو می دانی بر من چه می گذرد وچه در جوهره قلمم نهفته است.
به رسم همیشگی ام قلم را رها می کنم تا شاید پرنده ی دلم را به آستانه موعودش برساند.
.سلام ای زیباترین دلیل انتظار،
دیریست که با خیال دیدار هلال مهر و مه تابِ رویتان،عشق را در انتظار فخر دولتتان معنا کرده ام.
ای انیسِ ذهن و مونسِ قلبم،برایتان از نهانم بسیار نوشته ام آنگونه که در راه محبوبتان،محبوبم،
محبوبمان همان یگانه معشوق عالم بی دل گشته ام.
ای دیده ی خدا در میان خلق،به امید ظهورتان ستاره ی اشک را در آسمان بارانیه دیدگانم می شمارم
و در برابر آینه ی دل جز تصویر خیالی از چهره ی عالم تابتان چیزی به چشمم نمی آید.
شگفتا از عاشقانی که فراق و هجرانتان،نور را از دیدگانشان ربوده است وتنها با وصال شما آنها
منوّر می گردند،در برابر اینچنین محبّانی من تنها نقطه ای از قصور و غفلتم!
ای حجّت خدا بر روی زمین،نقش مِهر شما و خاندان عظیم الشأنتان،از ازل تا ابد با خون دلم بر طالعم
نقش بسته و رگ جانم در بطن ارادت به شما جریان پیدا کرده است.
مولای من،بیایید که با آمدنتان روح به تن مرده ی ما باز می آید و سرشتِ بندگیمان با شما ای نور هدایت خدا،
برای دگر بار آمیخته می گردد،من به خاطر همه ی کوتاهیم در راه عشق و اطاعت از شما،
آنچنان شرمسارم که محال می دانم در روز قیامت بتوانم سر از خاک برون آورم.
امید دارم لرزش قلمِ این بی دله خسته را با همه ی بزرگواریتان عفو بفرمایید
چراکه قلم مغلوبِ دل همچون آتش و چشم گریانم گشته.
در این دنیا،هر کس به نوعی از محبت و عشق شما دلداده می باشد و در انتظارتان منتظر گشته،
من نیز در کوی دلدادگیم به شما اینچنین ترانه سرایی می کنم:
...
گر امانت به سلامت ببرم باکی نیست
بی دلی سهل بود گر نبود بی دیـنـی
...
